سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آن که حساب نفس خود کرد سود برد ، و آن که از آن غافل ماند زیان دید ، و هر که ترسید ایمن شد و هر که پند گرفت بینا گردید . و آن که بینا شد فهمید و آن که فهمید دانش ورزید . [نهج البلاغه]
 
شنبه 89 خرداد 8 , ساعت 3:9 عصر

آبستنی که این همه فرزند زاد وکشت                 دیگر که چشم دارد از او مهر مادری

شاهان عرب وعجم را بین که از خیل خدم وحشم با خود چه به گور بردند!وخسروان ترک ودیلم را نگر که بجز لقمه نانی از دنیا چه خوردند !هیچ صبحی نیست که پسری را در مرگ پدر گریبان چاک نه وهیچ شامی نمی باشد که پدری در عزای پسر غمناک نباشد .سپهسالاران را نگر که تنها در دست شحنه اجل گرفتارو گردن فرازان را ببین که سرها در پیش و به کار خود مشغولند.وزیران را ببین که دفتر وزارتشان بر باد رفته ،امیران را نگر که بی سپه ولشکر در وحشت آباد گور خفته. عالمان را بین که پا بر منبر تابوت نهاده بر دوش می کشند،عابدان را نگر که در محراب لحد سر بر خشت خام می نهند.کدام پادشاهی برسریر دولت نشست وآخر الامر طعمه گرگ اجل نشد؟!وکدام شهنشاهی را بر تخت عزت متمکن ساخت که دست مرگ به خاک مذلتش نکشید ؟!..

صد قرن بیش است که ذوالقرنین در زندان لحد محبوس،ودارای جهاندار،از دارایی خود مایوس است .

دستان رستم دستان مقید به زنجیر قضا وقدر.افسر افراسیاب را نگر با خاک راه برابر.

کاسه سر کاووس از سنگ حوادث شکسته و کتف وبازوی شاپور ذو الاکتاف را به ریسمان اجل محکم بسته.

بهرام گور گرفتار زندان گور وقامت قباد از قبای زندگانی عور.

اشکانیان در ماتم حیات اشک ریز وساسانیان در دست سایس1 قهر الهی در رستخیز.

عباسیان را در مصیبت زندگانی لباس سیاه در بر وآل سامان را خاک بی سامانی بر سر.

محمود غزنوی را دود از دودمان بر آ مد وطغرل سلجوقی را طغرای2 سلطنت سرآمد .

از مُلکِ مَلِکشاه نشانی نه و از خنجر سنجر بجز نامی نیست .

چنگیز خون ریز در چنگ پلنگ اجل گرفتارو تیمور مغرور طعمه مور ومار.

فاخته در خرابه قصر هلاکو به کوکو گفتن مشغول و قاآن وغازان از منصب والای سلطنت معزول.

اورنگِ 3 اورنگ بی زیب ورنگ مانده و همایونِ همایون فال، آستین بر تخت وتاج افشانده .

کجا جمشید وافریدون وضحاک           همه در خاک رفتند داد از این خاک

کفی گل در همه روی زمین نیست         که در وی خون چندین آدمی نیست

ولایت بین که ما را کوچ گاه است         ولایت نیست این  زندان وچاه است

1- رام کننده ، ادب کننده /2-خطی که بر صدر فرمان ها بالای بسم الله می نوشتند وعبارت بود از نام والقاب سلطان وقت /3- تخت پادشاهی

معراج السعاده ملا احمد نراقی صفحه335

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ